جدول جو
جدول جو

معنی کلکل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کلکل کردن
(پَ /پِ کَ دَ)
پر حرفی کردن. سر هم را درد آوردن از پرگویی. (فرهنگ فارسی معین) :
نیست یک مو چو عقل بر سرشان
پیش از این فوقیا مکن کلکل.
فوقی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کلکل کردن
پرحرفی کردن
تصویری از کلکل کردن
تصویر کلکل کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کل کل کردن
تصویر کل کل کردن
کل کل کردن
پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلال کردن
تصویر شلال کردن
شلال کردن
دوختن پارچه با دست، بخیۀ درشت زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلکه کردن
تصویر تلکه کردن
تلکه کردن
کنایه از کسی را فریب دادن و چیزی از او گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلغل کردن
تصویر غلغل کردن
غلغل کردن
صدای جوشیدن آب یا مایع دیگر، بانگ و آواز برآوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلبل کردن
تصویر بلبل کردن
بلبل کردن
عاشق کردن، آشفته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلیل کردن
تصویر دلیل کردن
دلیل کردن
دلالت کردن دال بودن، ثابت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
حلال کردن
بخشودن، روا داشتن، بهلاندن روا دانستن جایز شمردن، بخشودن عفو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
حلول کردن
خلیدن در هم آمیختن وارد شدن بجایی فرود آمدن در جایی، وارد شدن روح کسی بقالب بدن دیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکل کردن
تصویر توکل کردن
توکل کردن
کار خود بخدا حواله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلکو کردن
تصویر پلکو کردن
پلکو کردن
خرد کردن بدانه های درشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلغل کردن
تصویر غلغل کردن
غلغل کردن
جوشیدن با غلغل و آواز، شور و فریاد برآوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
آرستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرکر کردن
تصویر کرکر کردن
کرکر کردن
خندیدن نه به حد، با اقل معاش زندگی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلید کردن
تصویر کلید کردن
کلید کردن
((~. کَ دَ))
بند کردن به کسی، پیله کردن به کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حلال کردن
تصویر حلال کردن
حلال کردن
((حَ کَ دَ))
جایز شمردن، بخشودن، گذشت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلکه کردن
تصویر تلکه کردن
تلکه کردن
((~. کَ دَ))
باج گرفتن، رشوه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
Complete, Perfect
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
Click
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشکل کردن
تصویر مشکل کردن
مشکل کردن
Complicate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
klikać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
завершити , удосконалювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشکل کردن
تصویر مشکل کردن
مشکل کردن
усложнять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
завершать , совершенствовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
кликать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشکل کردن
تصویر مشکل کردن
مشکل کردن
komplikować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
klicken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
ukończyć, doskonalić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشکل کردن
تصویر مشکل کردن
مشکل کردن
komplizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
vervollständigen, vervollkommnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشکل کردن
تصویر مشکل کردن
مشکل کردن
complicar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
clicar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کامل کردن
تصویر کامل کردن
کامل کردن
completar, aperfeiçoar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
کلیک کردن
клікати
دیکشنری فارسی به اوکراینی